بازرگانی سایناویژن

بهترین وکیل طلاق در اصفهان اینجا کلیک کنید . در نظام جدی ایران از زمان کنونکی شورای ملی و از زمان راس الدین به گفته تروزین حکم طلاق توسط مرد صادر می شد و اصولاً زن حق طلاق نداشت مگر اینکه او دلایل خاص کایقی یا مخفی بودن ازدواج را توجیه کرد. و گفت در طلاق به نفع زوجه عموماً وکیل طلاق که در سند الله طلاق به زوجه می دهد و سند دولاک نیز حق طلاق می دهد.

وکالت زن  در طلاق یا حق طلاق از زن

همانطور که در فقه اسلامی و قانون مدنی پیروی از این نظریه است، حق طلاق در درجه اول برای مرد است، یعنی. گرچه ازدواج عقد است، اما برای شکستن این نهاد یک اراده کافی است و آن اراده مرد است. این موضوع در ماده 1133 قانون مدنی آمده است که سند آن حدیث نبوی معروف طلاق بید من ضح بالساق است و تقریباً تمام مکاتب اسلامی با آن موافق هستند.

تصمیم به اینکه زوجه حق طلاق دارد و می تواند در فسخ نکاح شرکت کند باید از طریق قانونی خاص که منطبق بر اصول فقه امامیه باشد.البته این وکیل در طلاق یا اعطای حق طلاق می تواند. به غیر زوجه داده است ولی روش معمول این است که حق طلاق را به زوجه می دهند..

به استناد منابع رویه قضایی و نیز نص صریح قانون مدنی، با اعطای حق فسخ به زوجه یا حتی زوج نمی توان به این هدف دست یافت (ماده 1069 قانون مدنی). زیرا عقد نکاح قبل از آن یک عقد صرفاً مالی است. این یک نهاد اخلاقی است و قواعد کلی مربوط به قراردادهای غرامت نمی تواند در مورد آن اعمال شود. اصولاً امکان فسخ نکاح وجود ندارد و هر عقدی که قابل فسخ نباشد، امکان درج شرط فسخ در آن وجود ندارد.

روش قانونی احراز حق طلاق زوجه

در حقوق ایران هر کس می تواند با داشتن حق طلاق از طرف شوهر، شرایط لازم را برای طلاق فراهم کند و از طرف موکل خود یعنی زوجه طلاق را اجرا کند. نکاح و طلاق هر دو جایز است در مورد نکاح مواد 1071 تا 1074 قانون مدنی و برای طلاق ماده 1119 قانون مذکور چنین امکانی را فراهم کرده است که موضوع بحث ما در این زمینه فقط وکالت در طلاق است. .

وکیل طلاق یا وکیل طلاق نسبت به سایر انواع وکیل دارای ویژگی خاصی نیست زیرا شوهر می تواند به دیگری وکیل طلاق دهد یا حق طلاق زن خود را بدهد. همینطور می تواند برای این کار وکالت بدهد. آن را به خود زن واگذار کنید، در این صورت زن وکیل طلاق (یا حتی وکیل از طرف شوهر) خواهد بود. در اصطلاح عامیانه به وکیل طلاق وکیل طلاق نیز گفته می شود.

منبع